هانس کریستین اندرسن ... اصفر فرهادی و ...

نمیدونم داستان لباس جدید امپراطور رو خوندید یا نه ... همون داستانی که دو نفر وانمود میکنند توانایی این رو دارند تا برای پادشاه لباسی بدوزند که فقط افراد دانا قادر به دیدنش هستند ... بهمین خاطر اطرافیان پادشاه با اینکه نمیتونند لباس خیالی رو ببینند ولی شروع به تعریف و تمجید از لباس میکنند !

بعد از اینکه جدایی نادر از عیال گرامیشون اون همه درخشید کنجکاو شدم که بشینم باز ببینمش ... راستش دفعه ی اولی که تماشاش کردم به نظرم یه فیلمه معمولی بود ... نه بیشتر و نه کمتر ! امروز هم بعد از دیدن فیلم تقریبا همین حس رو داشتم ... و تنها نکته ای که تو ذهنم های لایت شد بازی خیلی خوب شهاب حسینی بود ... البته با توجه به اون همه جایزه ای که برنده شده و نظر کارشناس جماعت و منتقدان گرامی نتیجه ای که گرفتم این بود که هیچی از فیلم و سینما و اینا حالیم نیست ! (آیکون حداقل!)

داشتم فکر میکردم آیا همه ی کسایی که تو این مدت این همه از این فیلم تعریف و تمجید کردند و براش پست نوشتند و در بحث هاشون آخرین اثر جناب فرهادی رو (یکی از) بهترین فیلم (های) زندگیشون دونستند ... واقعا فیلم رو درک کردند؟ خوش ساخت بودنش رو حس کردند ؟ یا فقط بخاطر جوی که هست خواستند از غافله عقب نمونن ؟

ارتباط اون داستان با زندگی ما آدما هم دقیقا همینجاست ! (آیکون بدون شرح)

نظرات 31 + ارسال نظر
پونه 1390/11/01 ساعت 10:26 http://jojobijor.blogsky.com/

هنوز ندیدم فیلمش رو
حتما با این تعریفات باید برم ببینم

اوووه لایــــــــــک به این پستت واقعن
دقیقن منم همین حس رو داشتم و دارم و اوون روزم به یه نفر میگفتم اگه به هنر و ایناس که درباره الی خیلییییییییییی بیششتر لیاقت داشتو قشنگ تر بود

عارفه 1390/11/01 ساعت 12:36 http://inrozha.blogsky.com/

الان نقش کودکی که گفت پادشاه لخت/ه رو تو ایفا می کنی؟
می دونی یه فیلم فیلنامه خوبی داره ولی بازیگرانش بازیگر نیستند یه فیلم بازیگر خوبی دره ولی فیلمنامه اش خوب نیست یه فیلم ولی همه فاکتور های فیلم خوب داره فلیمنامه خوب بازیگر خوب و شایسته دیده شدن هرچه قدر هم موضوعش تلخ باشه
خود من وقتی این فیلم اکران شد یادمه نوشتم تلخ ترین فیلم زندگیم بود ولی وقتی اضغرفرهادی جایزه گرفت کامم شیرین شد که یه بار حداقل ایران با یه فیلم یه جا مطرح شد هرچه قدر هم اون فیلم واسه من بد بود و به نظرم اونایی که اومدن پست نوشتند بیشتر خوشحالیشون واسه خاظر جایزه گرفتن اصغر فرهادی بود اون خوشحالی باعث شده این فیلم بشه بهترین فیلم زندگیشون ...

ما که همون موقه فیلمو یدم اومدیم گفتیم وسطش هی میگفتیم چرا هیجان انگیز نمیشه کلا واسه منم خعلی معمولی بود
ولی خب خوشالم واسش که افتخار آفرین شد

؟ 1390/11/01 ساعت 14:39

آره کمی تا قسمتی!
به هر کیم میگی به نظر من عادی بود چنان نگاه عاقل اندر سفیهی که ...

راستش منم خیلی توی این فیلم چیز عجیبی ندیدم، البته من خیلی سینمایی نیستم

واقعا آدم همه ش احساس شرمندگی می خواد بکنه وقتی که بخواد نظر مخالفش رو بگه!!
سعی می کنم مثه اون بچه هه پررو باشم: نمی دونم چی توی این فیلم اینقدر خاص بود!!! هنوز هم نمی دونم دلیل برنده شدنش چی بود... توی ایران فیلم های بهتر از این هم داشتیم و اصن حتی داخل کشور اینقدر سر و صدا نکرده!:|
ولی به هر حال خوشحال شدم از این که یه فیلم ایرانی، تونسته این همه جایزه بیاره! دلیلش سیـ اسی هم باشه یا هرچی، مهم نیس! من ظاهربین تر از این حرفام!:دی

سلام
اتفاقآ من وقتی رفته بودم سینما خودم رو آماده کرده بودم که بیام بیرون و خلاف جهت رودخونه (یعنی مردم) بگم که اصلآ فیلم خوبی نبود و اینا! ولی خب به نظرم خیلی فیلم قشنگی بود و خوشحالم که برنده ی جایزه ی گلدن کلاب شد...

والا چی بگم همشهری...
حتما دوس نداشتی فیلم و... اما این فیلم صحنه هایی داشت که واقعا چشام پر شد... من از جمله کسایی ام که زیاد سینما میرن برخلاف تبریزی جماعت که انگاری با سینما دشمن ان... و واقعا این فیلم رو دوست داشتم... این فیلم رو ۱۲ فروردین دیدم و یه مدت طولانی درگیر صحنه هاش بودم... حسش میکردم... حس جدایی رو حس از دست دادن بچچه رو... حس میکردم الزایمر رو... حس میکردم اصرار بر رفتن رو... من فقط یه بار دیدم این فیلمو و کاملا توو ذهنمه صحنه هاش... حرفهاش... این فیلم محشر بود...

مریم 1390/11/02 ساعت 17:03 http://mazhomoozh.blogfa.com

یعنی باهات موافقم بدجور. من کلا از هر فیلمی که نتیجه گیریش به بیننده واگذار میشه نفرت دارم. اینم از اوناش بود.
ولی این رو هم باید بگم که وقتی اسم جدایی رو آورد گریم گرفت. از معدود مواردی است که هنوز برایمان گذاشته اند تا بهش افتخار کنیم.

اوهوم اوهوم !!
دقیقا ! همه یه پا کارشناس شدن واس خودشون ... همه یه جور متنوع فیلمُ نقد میکنن !

نشناختی ؟! آیس َم

اینم داستان خیلی جاها صدق میکنه... مثال جالبی بود! :)

همونطور که فراستی گفت، برنده شدن جدایی بیشتر جنبه سیاسی داشت.

من خیلی ازش خوشم اومد. فیلنامه و بازی ها عالی بود.
اما اگه خوشم نمیومد میگفتم! مثل درباره الی که اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. :|

الهه 1390/12/13 ساعت 01:00

به طور کلی چیزی که گفتید درسته. ولی من قبل از این هیاهو فیلم رو دیده بودم و عاشقش شدم. همون طور که عاشق زیر نور ماه .درباره الی و خیلی دور خیلی نزدیک هستم. اگه دنبال فیلم های با موضوع هیجان انگیزید خوب این به دردتون نمی خوره.کارهای فرهادی و میرکریمی با یا بدون اسکار ارزش خودشون رو دارن. بماند که جماعت جو گیر عادت دارن گند بزنن به همه چیز.
مثلا درباره الی تا مدت ها از ذهنم پاک نمی شد.بدون دیالوگ اضافه . بدون موسیقی متن اضافه. این اوج هنره فرهادیه.گور بابای اسکار

محیا 1390/12/23 ساعت 14:20 http://darjaryan.blogfa.com/

این زورِ پشتِ عقربه‌ها، روزگارِ ماست. گاهیش خاطره‌ست؛ درد است؛ عا‌شقی‌ست؛ گاهیش روزِ نوست. نوروزتان به‌خیر.
کلاغِ قصه‌‌ی امسالتان عاقبت به‌خیر.

مریم 1390/12/29 ساعت 15:02 http://mazhomoozh.blogfa.com

هر سال شروع قصه ای است؛

قصه ات کم غصه باد!

ت.ا.ر.ی.ک.خ.ا.ن.ه 1391/01/06 ساعت 20:11

اینکه جو گیریم شکی نیست
ولی فیلم قابلیت هایی داشت
ی فیلم نامه خوب و بازی خوب
ک کمتر سراغ داریم توی فیلم های ایرانی
+
دوباره اومدنت مبارک
بهمراه سال نو

شاید از اولین افرادی بودم که فیلم رو دیدم ... چیز زیادی هم از فیلم و سینما سر در نمیارم ، به جز اینکه چند تا بازیگر و نویسنده و کارگردان رو می شناسم ... وقتی فیلم تموم شد ، جدا توان بلند شدن از روی صندلی رو نداشتم یا شاید هم خیلی بی جنبه بودم ...
وقتی داشتیم از سالن بیرون می رفتیم ، تنها چیزی که به ذهنم رسید بگم ، تا هم خودم رو از حالت شوک خارج کنم و هم دوستانم رو که به اتفاق رفته بودیم فیلم رو تماشا کنیم این بود : خدا لعنتت کنه اصغر فرهادی با این فیلم هایی که میسازی ، آخه ببین چی به روزگارمون آوردی ؟!!!
به نظرم فیلم ظرایف خیلی زیادی داشت که میشه ساعت ها در موردشون حرف زد ... من واقعا از دیدن این فیلم لذت بردم و اغراق هم نمیکنم ...
این بود نظر من !

ما همه این لباس را به تن داریم

علی رضا یا علیرضا ؟؟؟ مسئله این است

سلام
راستش منم چیز زیادی از این فیلم نفهمیدم ...
راستی به منم سر بزن

اوترا 1391/04/06 ساعت 09:58 http://www.outra.blogfa.com

دوست دارم ببوسمش
به زور؛
که حق گرفتنی ست،
نه دادنی..

ستـ*ـاره 1391/04/26 ساعت 16:23 http://www.sadegi.ir

همیشه یه حس غریبی بهم میگفت تو و شوالیه یه نفرید!

لینک هاتون مشترک بود و معمولن با هم کامنت میذاشتید.

حالا هم دقیقن هر دوتون غیبتون زده!

اگه یه روز تصمیم گرفتی برگردی، منو بی خبر نذار.

البته لطفن!


شیطان تو را دعوت میکند

______------
وی پی داری بیا


خووووووب..بود...

بیا منتظرم


ومن به خاک میافتم
برمیخیزم و با شهوت تمام
به ساقهایت بوسه میزنم

________

منتظرتم

انرژی 1391/05/09 ساعت 04:02 http://www.magicenergy

این فیلم پر از ایراده و برچسب سیاسی به خودش گرفته. ولی پایانش بنظرم خیلی خوب بود. شاید چون خودم هم توی این دو راهی یه روزی گیر افتاده بودم!
همیشه با انرژی بنویس.

اکثریتشون همونی هستن که گفتی!!!!
جو میگیرشون یه چیزی که خوندن رو مثل طوطی ریپیت میکنن

فهمیدید به ما هم بگید ! :| بجز بازی خوب شهاب حسینی و یه داستان روتین و روزمره من هیچی ندیدم ازش ! ...

مبارزگر 1391/06/07 ساعت 00:10

خصوصی دارین

بهروز(مخاطب خاموش) 1391/06/20 ساعت 17:18

سلام...

دو تا کار آخر آقای فرهادی به نظر من از کارهای بسیار خوبی ست که تا به حال سینمای ایران به خودش دیده...

داستان گیرا...
سرعت مناسب پیشروی جریان داستان
استفاده از بازیگران مناسب
بازگیری خوب از بازیگران
دیالوگ ها و موقعیت سازی های بجا
طرح داستان با المان های مناسب
و کلی مورد دیگه

تو فیلم های ایرانی فیلمی که اینقدر خوب این فاکتور ها رو هماهنگ با هم داشته باشه کم هست...

به نظر من در مقابل خیلی از فیلم های هالیوودی که با خرج زیاد و استفاده از صحنه* های خاص و تبلیغات فیلماشون رو قوی و جداب نشون میدم...جدایی نادر از سیمین حرفای زیادی برای گفتن داره

رامونا 1391/06/26 ساعت 02:10 http://ramunaa.blogfa.com


اینجا دلنشین است //

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد