مطمئن مطمئن ...
حتم دارم ...که صبح ...
خورشید طلوع خواهد کرد ...
آسمانم روشن خواهد شد ...
و تاریکی از آن محو ...
...
مگر اینکه ...
مگر اینکه ...
باز غصه ات بگیرد ...
...
* از تاریکی میترسم ... از تیرگی ... پس همیشه بخند ... حتی حالا که نیستی ... پیش من ... :(
وای...چ ناز بود...
راستی ...
مدرنیه اٌر مدرنیته ؟؟؟
همه ی اینا هستن اما اون نیست
چه فرقی داره که باشم یا نباشم پیشه کسی که دوستم داره بخندم یا نخندم؟براش چه فرقی میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه صدای خنده هاشو نشنیدی کههههههههه
بخند عزیزم دنیا خنده داره ،غصه به جز خنده دوا نداره
بخند خدا دیدن لبخندشو ،روی لبای بنده هاش دوست داره
آرههه
خنده بر هر درد بی در مان دواست ...
الا سرطان و ایدز و ام اس و دیابت و نقص عضو و فقر و بی کاری و بیچارگی و بدبختی و یتیمی و شرمندگی و دلتنگییییییییییی و مرگگگگگگگگگگ و سیصد چهار صدتا درد و زخم و غصه ی دیگه ............
آره خنده بر هر درد بی درمان دواست
خنده بر هر درد بی درمان دواست
خنده بر هر درد بی درمان دواست
راس میگی
حتی این خودشم خنده داره ...
در هر صورت
خیلی ممنون عزیز ...
:)
خوش به حال حوای تو!
:)
همیشه خورشید طلوع می کنه .
و همیشه ما اونقدر توی غمها مون غوطه وریم که یادمون می ره هر روز صبح خورشید طلوع می کنه.
برامون یه امر کاملا عادی شده متاسفانه.
خنده بر هر درد بی درمان دواست.
وقتی می خندی یادت می ره درد داری یادت می ره مشکل داری و همه چیزای بد یادت می ره.به جاش سر حال می شی.
اونوقت بازم خنده دوای هر درد نیست؟؟؟؟؟
خب ..
رو کاغذ حق باشماست ...
منتها ...
بعضی چیزا رو نمیشه از یاد برد ...
و بنابرین ...
اگر هم اون موقع خنده ای باشه هیچ وقت از ته دل نیست ...
بخند که شب را با لبانت به دار می کشی....
خیلی زیبا بود ...
الهام بانو ...
صاحب حرفهایی که گاهی اصلا کلمه نمیشن و تو قلبمون همونطور ته نشین میمونن ...