گفتم یه نشون بده که برمیگردی
یه قولی لا اقل یه حرفی
ولی به حرفام تو گوش نکردی
بی خبر تنهام گذاشتی رفتی
حالا من موندم و خاطراتت
دلمو خوش کردم من به یادت
مثل سایه ای ، همیشه تو اتاقم
نیستی و تب زدست این تن داغم
سایت انگار که کنار من نشسته
سرشو گذاشته رو این شونه خسته
سایت انگار داد میزنه میگه باهاتم
ولی من نمیشوم نمیشنوم نمیشونم
داد میزنم ، میخوام رها شم
میخوام رها شم
+آشفتم ... از درون ... اما شاید چهرم اصلا اینو نشون نده ... مثل این گودر که قاتی کرده ... با اینکه به ظاهر خیلی مرتب و منظم شده ... اونم به ترتیب حروف الفبا ... هررررررررر !
+منتظر یه سورپرایز باشید !!!