:)

صحن این روزهای زندگیم شده زیارت گاه هرچه دلتنگیست ... طواف میکنند کعبه ی قلبم را ... نمیدانم ...  انگار دخیل هم بسته اند برای محو تنها لبخند مصنوعی میخ شده به صورتم ... :) هیچ وقت به چشم خودم ندیدم ... اما همین دلتنگی ها بودند که پنهانی تمام دلخوشی هایم را در گورستان خاطره ها چال کردند .... همین ها ... اما ... شاید هم تقصیر خودم بوده ...

نه افسرده ام ... نه تارک دنیا ... و نه همه ی اینها بخاطر نبودن اوست ... هیچ کدام ...چون هنوز هم نسبتا آرامشم را دارم ... فقط دلم گرفته ... با لوله باز کن خارجی هم باز نمیشود ... از بس این روزها گند و آشغال و تفاله ی غم ول میدهم آن تو ... از حرص خوردن بخاطر این تابستان لعنتی بگیر تا اخبار روتینمان که کم کمش تجاوز دسته جمعی است و قتل و غارت ... از مرگ فلان کس بگیر تا سفر فلان دوست به آن ور دنیا ... از طلاق بهمان کس بگیر که دلم ضعف میرود برای خنده های دختر ناز سه ساله اش ... این بل بشوی سیاسی چند سال اخیر هم که دیگر هیچ !

کلا انگار روزگار را گلوله کرده ایم انداخته ایم روی سرازیری لجن مال شده ... هر چه میگذرد پایین تر میریم و بیشتر غرق لجن میشویم ... با وجود همه ی اینها ... حق دارد چاه بیخیالیمان اگر پر هم شود  ... و پس بزند همه ی آن مشکلات و غصه هایی را که فرستاده ایم آن تو ...

فکر کنم این روزها حال همه همینطور باشد ... همه خسته شدند ... همه پیر شده ایم ... و زلف صبر و حوصله همه یمان سفید شده دیگر ...

نمیدانم اینها چطور دوباره خوب میشوند ... شاید هم امیدی نباشد اصلا ... به بالا رفتن دوباره از این نردبام ... و این ته بودنمان ... تبعید باشد و اجبار ....

ولی کاش دست روزگار دیگر به این  آرامش نسبی و دلخوشی هایی که برایمان باقی مانده طمع نکند ...

:)

نظرات 17 + ارسال نظر

ها ای زلفو خوب اومدی مال من که یه دس سفید شده از دس ای روزگار نامرروت

دس رو دلم نذا که خونههههه
میخوای با هم بریم عضو اینجا بشیم ؟
http://khodkoshi1.blogsky.com/

وااااااااااااا تو متن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
برم بخونم بیینم چی نوششششششتیییییییییی

ما آدم نیستیم؟

متن خوبی علیرضا ....
مث همیشه غم داش پسر اما با حرفات موافقم بخصوص اون جمله آخر ...
ولی کاش دست روزگار دیگر به این آرامش نسبی و دلخوشی هایی که برایمان باقی مانده طمع نکند ...

آره کاش....

ولی کاش ننوشته بودم ای کاش ...
کاش ...


ممنون !

سلام دوست ...
همان ارامش نسبی و دل خوشی های مختصر را چسبیده ایم فعلا. بدی هم نیست.
دل خوشی های مختصرش علی الخصوص که دنیای ام است این روزها و خوب دنیایی هم هست...

سلام جناب پژوم
خیلی خوبه ...
خوش باشید و خرم ...
و سلامت
:)

هی روزگاررررر......هی......خیلی نامردی.

یکی نیس بهش بگه
مزن بر سر ناتوان دست زور
هییییی

ایپک 1390/04/04 ساعت 19:33 http://silkygirl.blogfa.com

سلام
وب جالبی داری قالبتم خیلی باحاله ! منم لینکت کردم
آره دقیقا همه همینجورین ! هرچی هم مقاومت میکنی فایده نداره ... خیلی سخته !
یه سوال برای اونسنس دارم ، واقعا از سال 2007 دیگه البوم ندادن بیرون ؟ یعنی اخرین البومشون the open door هست ؟

ممنون
:)
ولی قالب شما قشنگتره
خیلی
عوض کنیم؟
:دی
جدی میگمااا

بله
چون گروه تقریبا از هم پاشیده شده بود ...
که اعضای جدید اضافه شدن
آلبوم جدیدشون قرار بود 2010 منتظر بشه که نشد بعد گفتن fall11 که باز نشد ... آخرین بار گفته بودن ماه قبل که بازم ...
:(
فقط تک اهنگ دادن بیرون ...
کسایی که از اوانسنس جدا شدن مثل بن مودی یه گروه جدید تشکیل دادن به اسمwe are the fallen
کارشون بدک نیست
اما صدای امی لی کجا و ان کجا !

علیرضای عزیز این اولین پست نسبتاْ طولانی بود که ازت خوندم ... چه قلمی زیبایی دارید هرچند تلخ اما خیلی قشنگه

این روزگارو فک می کنم خودمون لعنتی اش می کنیم!

ممنون
لطف دارین
خب وقت شما ها خیلی بیشتر از اونی ارزش داره که من بخوام با چرت و پرتام تلفش کنم
:)

می خندم اما هیچ هم همه چیز خوب نیست . فقط گاهی می شوم پینوکیو نه این که دروغ بگویم . خوب به دروغ های گربه نره گوش می دهم و دلم را خوش می کنم که ای درخت ثمر خواهد داد .

خیلی قشنگ بود
:)

سپیده 1390/04/04 ساعت 22:48 http://1394a.persianblog.ir

گاهی وقتها که کم هم نیستن فقط نفس میکشیم بدون اینکه زندگی کنیم...هرچنددلخوشی های کوچیک شدن دلیل زندگیمون...ولی همین دلخوشی ها هم خودخود زندگیه...
منم تامیام به یه چیزخودمو دلخوش کنم این اتفاقات تکراریه مزخرف میفته و گند میزنه به حس وحالم ولی نبایدکم بیاریم...
امیدوارم یه روز خوب بیاد

منم امیدوارم
:)

ای بابا ای روزگار
نمیدونم چرا میام تو وبت سردم میشه شاید چون رنگ نداره اینجا یه خورده روح بده به این خونه ی سرد

شبیه صاحابشه

Knight 1390/04/05 ساعت 10:00 http://funoos.blogfa.com/

چاه باز کن و لوله کش آشنا دارم... شمارشو میخوای بهت بدم؟
رودروایسی نکنی ها...


...
بر خلاف میل باطنیم، مجبورم بگم که باهات موفقم!

رو خودت تست کن ... جواب داد خبرشو بده ...
:)


چه عجب !

درسته همه خسته ایم . خسته از این کلاف نا امیدی که پیچیده شده دورمان .اما هنوز اونقدر چیزهای قشنگ هست که با بودنشون شاد باشیم .بهشون تکیه کنیم تا از پا نیوفتیم.شعار نمیدم.من هم مثل تو ،مثل خیلی های دیگه خسته ام .از خیلی چیزها ... اما باید ایستاد . باید زندگی کرد،نباید تن داد به این همه ماتم .

شاید حق با شما باشه ...
حتما هست !

آره راست میگی وضعیت خیلی ها اینجوریه ولی امید هم باید باشه توش !!!! یعنی هست که اگر نیود الان زنده نبودیم.
باید سوخت و ساخت

:)

دوست عزیزم حکایت رنج و ملال این روز ها را در این چند جمله خوب بازگو کردی راستش نمی دانم آخر این پس از هر سختی آسانی ست کی فرا می رسد؟
ما هنوز دلتنگ امتداد جاده را می نگریم..
هنوز در حسرت نشستن پرنده صلح روی بام جهانیم ..
هنوز هم باور نداریم که بعضی آنقدر قبح شده اند که به تجاوز روی می آورند..
هنوز زلف ها به روزگار می سپاریم تا گرد پیری برویش بپاشند..
چرخ گردون آرامش نسبی مانده را به قول دوست عزیزم از ما نگیر

امیدوارم ...
ممنون ...
:)

Knight 1390/04/06 ساعت 00:19 http://funoos.blogfa.com/

مرد حساب جواب داده که دارم به تو پیشهنادش میدم دیگه!
فکر کردی من پیشنهاد بد میدم به دوستام؟!


موی سپیدو توی آینه دیدم / آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز / عقل هیم زد که خودتت رو نباز / عشق باید پادر میونی کنه / تا آدم احساس جونی کنه

چه عکسی انتخاب کردیدا. سیوش کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد